﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِم يَعْدِلُونَ
﴿1﴾
ستایش براى خداوندى است که آسمانها و زمین را آفرید، و ظلمتها و نور را پدید آورد؛ اما کافران براى پروردگار خود، شریک و شبیه قرارمىدهند (با اینکه دلایل توحید و یگانگى او، در آفرینش جهان آشکار است)!
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسمًّى عِندَهُ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْتَرُونَ
﴿2﴾
او کسى است که شما را از گل آفرید؛ سپس مدتى مقرر داشت (تا انسان تکامل یابد)؛ و اجل حتمى نزد اوست (و فقط او از آن آگاه است). با این همه، شما (مشرکان در توحید و یگانگى و قدرت او،) تردید مىکنید!
وَهُوَ اللّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَفِي الأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَجَهرَكُمْ وَيَعْلَمُ مَا تَكْسِبُونَ
﴿3﴾
اوست خداوند در آسمانها و در زمین؛ پنهان و آشکار شما را مىداند؛ و از آنچه (انجام مىدهید و) به دست مىآورید، با خبر است.
وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِينَ
﴿4﴾
هیچ نشانه و آیهاى از آیات پروردگارشان براى آنان نمىآید، مگر اینکه از آن رویگردان مىشوند!
فَقَدْ كَذَّبُواْ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنبَاء مَا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ
﴿5﴾
آنان، حق را هنگامى که سراغشان آمد، تکذیب کردند! ولى بزودى خبر آنچه را به باد مسخره مىگرفتند، به آنان مىرسد؛ (و از نتایج کار خود، آگاه مىشوند).
أَلَمْ يَرَوْاْ كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّن لَّكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاء عَلَيْهِم مِّدْرَارًا وَجَعَلْنَا الأَنْهَارَ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ
﴿6﴾
آیا ندیدند چقدر از اقوام پیشین را هلاک کردیم؟! اقوامى که (از شما نیرومندتر بودند؛ و) قدرتهایى به آنها داده بودیم که به شما ندادیم؛ بارانهاى پىدرپى براى آنها فرستادیم؛ و از زیر (آبادیهاى) آنها، نهرها را جارى ساختیم؛ (اما هنگامى که سرکشى و طغیان کردند،) آنان را بخاطر گناهانشان نابود کردیم؛ و جمعیت دیگرى بعد از آنان پدید آوردیم.
وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ
﴿7﴾
(حتى) اگر ما نامهاى روى صفحهاى بر تو نازل کنیم، و (علاوه بر دیدن و خواندن،) آن را با دستهاى خود لمس کنند، باز کافران مىگویند: «این، چیزى جز یک سحر آشکار نیست»!
وَقَالُواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنزَلْنَا مَلَكًا لَّقُضِيَ الأمْرُ ثُمَّ لاَ يُنظَرُونَ
﴿8﴾
(از بهانههاى آنها این بود که) گفتند: «چرا فرشتهاى بر او نازل نشده (تا او را در دعوت مردم به سوى خدا همراهى کند؟!)» ولى اگر فرشتهاى بفرستیم، (و موضوع، جنبه حسى و شهود پیدا کند،) کار تمام مىشود؛ (یعنى اگر مخالفت کنند،) دیگر به آنها مهلت داده نخواهد شد (و همه هلاک مىشوند).
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلاً وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ
﴿9﴾
و اگر او را فرشتهاى قرارمىدادیم، حتما وى را بصورت انسانى درمىآوردیم؛ (باز به پندار آنان،) کار را بر آنها مشتبه مىساختیم؛ همانطور که آنها کار را بر دیگران مشتبه مىسازند!
وَلَقَدِ اسْتُهْزِىءَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُواْ مِنْهُم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ
﴿10﴾
(با این حال، نگران نباش!) جمعى از پیامبران پیش از تو را استهزا کردند؛ اما سرانجام، آنچه را مسخره مىکردند، دامانشان را مىگرفت؛ (و عذاب الهى بر آنها فرود آمد).
قُلْ سِيرُواْ فِي الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ
﴿11﴾
بگو: «روى زمین گردش کنید! سپس بنگرید سرانجام تکذیبکنندگان آیات الهى چه شد؟! سذللّه
قُل لِّمَن مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُل لِلّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لاَ رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ
﴿12﴾
بگو: «آنچه در آسمانها و زمین است، از آن کیست؟» بگو: «از آن خداست؛ رحمت (و بخشش) را بر خود، حتم کرده؛ (و به همین دلیل،) بطور قطع همه شما را در روز قیامت، که در آن شک و تردیدى نیست، گرد خواهد آورد. (آرى،) فقط کسانى که سرمایههاى وجود خویش را از دست داده و گرفتار خسران شدند، ایمان نمىآورند.
وَلَهُ مَا سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
﴿13﴾
و براى اوست آنچه در شب و روز قرار دارد؛ و او، شنوا و داناست.
قُلْ أَغَيْرَ اللّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلاَ يُطْعَمُ قُلْ إِنِّيَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكَينَ
﴿14﴾
بگو: «آیا غیر خدا را ولى خود انتخاب کنم؟! (خدایى) که آفریننده آسمانها و زمین است؛ اوست که روزى مىدهد، و از کسى روزى نمىگیرد.» بگو: «من مامورم که نخستین مسلمان باشم؛ و (خداوند به من دستور داده که) از مشرکان نباش!»
قُلْ إِنِّيَ أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ
﴿15﴾
بگو: «من (نیز) اگر نافرمانى پروردگارم کنم، از عذاب روزى بزرگ ( روز رستاخیز) مىترسم!
مَّن يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ
﴿16﴾
آن کس که در آن روز، مجازات الهى به او نرسد، خداوند او را مشمول رحمت خویش ساخته؛ و این همان پیروزى آشکار است.»
وَإِن يَمْسَسْكَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدُيرٌ
﴿17﴾
اگر خداوند زیانى به تو برساند، هیچ کس جز او نمىتواند آن را برطرف سازد! و اگر خیرى به تو رساند، او بر همه چیز تواناست؛ (و از قدرت او، هرگونه نیکى ساخته است.)
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ
﴿18﴾
اوست که بر بندگان خود، قاهر و مسلط است؛ و اوست حکیم آگاه!
قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ
﴿19﴾
بگو: «بالاترین گواهى، گواهى کیست؟» (و خودت پاسخ بده و) بگو: «خداوند، گواه میان من و شماست؛ و (بهترین دلیل آن این است که) این قرآن بر من وحى شده، تا شما و تمام کسانى را که این قرآن به آنها مىرسد، بیم دهم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم). آیا براستى شما گواهى مىدهید که معبودان دیگرى با خداست؟!» بگو: «من هرگز چنین گواهى نمىدهم». بگو: سخللّهاوست تنها معبود یگانه؛ و من از آنچه براى او شریک قرارمىدهید، بیزارم!»
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمُ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ
﴿20﴾
آنان که کتاب آسمانى به ایشان دادهایم، بخوبى او ( پیامبر) را مىشناسند، همانگونه که فرزندان خود را مىشناسند؛ فقط کسانى که سرمایه وجود خود را از دست دادهاند، ایمان نمىآورند.
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ
﴿21﴾
چه کسى ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ بسته ( همتایى براى او قائل شده)، و یا آیات او را تکذیب کرده است؟! مسلما ظالمان، رستگار نخواهند شد!
وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَيْنَ شُرَكَآؤُكُمُ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ
﴿22﴾
آن روز که همه آنها را محشور مىکنیم؛ سپس به مشرکان مىگوییم: «معبودهایتان، که همتاى خدا مىپنداشتید، کجایند؟» (چرا به یارى شما نمىشتابند؟!)
ثُمَّ لَمْ تَكُن فِتْنَتُهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ وَاللّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ
﴿23﴾
سپس پاسخو عذر آنها، چیزى جز این نیست که مىگویند: «به خداوندى که پروردگار ماست سوگند که ما مشرک نبودیم!»
انظُرْ كَيْفَ كَذَبُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ
﴿24﴾
ببین چگونه به خودشان (نیز) دروغ مىگویند، و آنچه را بدروغ همتاى خدا مىپنداشتند، از دست مىدهند!
وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن يَرَوْاْ كُلَّ آيَةٍ لاَّ يُؤْمِنُواْ بِهَا حَتَّى إِذَا جَآؤُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَآ إِلاَّ أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ
﴿25﴾
پارهاى از آنها به (سخنان) تو، گوش فرامىدهند؛ ولى بر دلهاى آنان پردهها افکندهایم تا آن را نفهمند؛ و در گوش آنها، سنگینى قرار دادهایم. و (آنها بقدرى لجوجند که) اگر تمام نشانههاى حق را ببینند، ایمان نمىآورند؛ تا آنجا که وقتى به سراغ تو مىآیند که با تو پرخاشگرى کنند، کافران مىگویند: «اینها فقط افسانههاى پیشینیان است!»
وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِن يُهْلِكُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ
﴿26﴾
آنها دیگران را از آن بازمىدارند؛ و خود نیز از آن دورى مىکنند؛ آنها جز خود را هلاک نمىکنند، ولى نمىفهمند!
وَلَوْ تَرَىَ إِذْ وُقِفُواْ عَلَى النَّارِ فَقَالُواْ يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلاَ نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
﴿27﴾
کاش (حال آنها را) هنگامى که در برابر آتش (دوزخ) ایستادهاند، ببینى! مىگویند: اى کاش (بار دیگر، به دنیا) بازگردانده مىشدیم، و آیات پروردگارمان را تکذیب نمىکردیم، و از مؤمنان مىبودیم!
بَلْ بَدَا لَهُم مَّا كَانُواْ يُخْفُونَ مِن قَبْلُ وَلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ
﴿28﴾
(آنها در واقع پشیمان نیستند،) بلکه اعمال و نیاتى را که قبلا پنهان مىکردند، در برابر آنها آشکار شده (و به وحشت افتادهاند). و اگر بازگردند، به همان اعمالى که از آن نهى شده بودند بازمىگردند؛ آنها دروغگویانند.
وَقَالُواْ إِنْ هِيَ إِلاَّ حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ
﴿29﴾
آنها گفتند: «چیزى جز این زندگى دنیاى ما نیست؛ و ما هرگز برانگیخته نخواهیم شد!»
وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُواْ عَلَى رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُواْ بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُواْ العَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ
﴿30﴾
اگر آنها را به هنگامى که در پیشگاه پروردگارشان ایستادهاند، ببینى! (به آنها) مىگوید: «آیا این حق نیست؟» مىگویند: «آرى، قسم به پروردگارمان (حق است!)» مىگوید: «پس مجازات را بچشید به سزاى آنچه انکار مىکردید!»
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَاء اللّهِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُواْ يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاء مَا يَزِرُونَ
﴿31﴾
آنها که لقاى پروردگار را تکذیب کردند، مسلما زیان دیدند؛ (و این تکذیب، ادامه مى یابد) تا هنگامى که ناگهان قیامت به سراغشان بیاید؛ مىگویند: «اى افسوس بر ما که درباره آن، کوتاهى کردیم!» و آنها (بار سنگین) گناهانشان را بر دوش مىکشند؛ چه بد بارى بر دوش خواهند داشت!
وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ
﴿32﴾
زندگى دنیا، چیزى جز بازى و سرگرمى نیست! و سراى آخرت، براى آنها که پرهیزگارند، بهتر است! آیا نمىاندیشید؟!
قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لاَ يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللّهِ يَجْحَدُونَ
﴿33﴾
ما مىدانیم که گفتار آنها، تو را غمگین مىکند؛ ولى (غم مخور! و بدان که) آنها تو را تکذیب نمىکنند؛ بلکه ظالمان، آیات خدا را انکار مىنمایند.
وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللّهِ وَلَقدْ جَاءكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَ
﴿34﴾
پیش از تو نیز پیامبرانى تکذیب شدند؛ و در برابر تکذیبها، صبر و استقامت کردند؛ و (در این راه،) آزار دیدند، تا هنگامى که یارى ما به آنها رسید. (تو نیز چنین باش! و این، یکى از سنتهاى الهى است؛) و هیچ چیز نمىتواند سنن خدا را تغییر دهد؛ و اخبار پیامبران به تو رسیده است.
وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاء فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ
﴿35﴾
و اگر اعراض آنها بر تو سنگین است، چنانچه بتوانى نقبى در زمین بزنى، یا نردبانى به آسمان بگذارى (و اعماق زمین و آسمانها را جستجو کنى، چنین کن) تا آیه (و نشانه دیگرى) براى آنها بیاورى! (ولى بدان که این لجوجان، ایمان نمىآورند!) اما اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدایت جمع خواهد کرد. (ولى هدایت اجبارى، چه سودى دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش!
إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى يَبْعَثُهُمُ اللّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ
﴿36﴾
تنها کسانى (دعوت تو را) مىپذیرند که گوش شنوا دارند؛ اما مردگان (و آنها که روح انسانى را از دست دادهاند، ایمان نمىآورند؛ و) خدا آنها را (در قیامت) برمىانگیزد؛ سپس به سوى او، بازمىگردند.
وَقَالُواْ لَوْلاَ نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللّهَ قَادِرٌ عَلَى أَن يُنَزِّلٍ آيَةً وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ
﴿37﴾
و گفتند: «چرا نشانه (و معجزهاى) از طرف پروردگارش بر او نازل نمىشود؟!» بگو: «خداوند، قادر است که نشانهاى نازل کند؛ ولى بیشتر آنها نمىدانند!»
وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ
﴿38﴾
هیچ جنبندهاى در زمین، و هیچ پرندهاى که با دو بال خود پرواز مىکند، نیست مگر اینکه امتهایى همانند شما هستند. ما هیچ چیزرا در این کتاب، فرو گذار نکردیم؛ سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مىگردند.
وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَن يَشَإِ اللّهُ يُضْلِلْهُ وَمَن يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
﴿39﴾
آنها که آیات ما را تکذیب کردند، کرها و لالهایى هستند که در تاریکیها قرار دارند. هر کس را خدا بخواهد (و مستحق باشد،) گمراه مىکند؛ و هر کس را بخواهد (و شایسته بداند،) بر راه راست قرار خواهد داد.
قُلْ أَرَأَيْتُكُم إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَغَيْرَ اللّهِ تَدْعُونَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
﴿40﴾
بگو: «به من خبر دهید اگر عذاب پروردگار به سراغ شما آید، یا رستاخیز برپا شود، آیا (براى حل مشکلات خود،) غیر خدا را مىخوانید اگر راست مىگویید؟!»
بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شَاء وَتَنسَوْنَ مَا تُشْرِكُونَ
﴿41﴾
(نه،) بلکه تنها او را مىخوانید! و او اگر بخواهد، مشکلى را که بخاطر آن او را خواندهاید، برطرف مىسازد؛ و آنچه را (امروز) همتاى خدا قرارمىدهید، (در آن روز) فراموش خواهید کرد.
وَلَقَدْ أَرْسَلنَآ إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ
﴿42﴾
ما به سوى امتهایى که پیش از تو بودند، (پیامبرانى) فرستادیم؛ (و هنگامى که با این پیامبران به مخالفت برخاستند،) آنها را با شدت و رنج و ناراحتى مواجه ساختیم؛ شاید (بیدار شوند و در برابر حق،) خضوع کنند و تسلیم گردند!
فَلَوْلا إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ
﴿43﴾
چرا هنگامى که مجازات ما به آنان رسید، (خضوع نکردند و) تسلیم نشدند؟! بلکه دلهاى آنها قساوت پیدا کرد؛ و شیطان، هر کارى را که مىکردند، در نظرشان زینت داد!
فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ
﴿44﴾
(آرى،) هنگامى که (اندرزها سودى نبخشید، و) آنچه را به آنها یادآورى شده بود فراموش کردند، درهاى همه چیز (از نعمتها) را به روى آنها گشودیم؛ تا (کاملا) خوشحال شدند (و دل به آن بستند)؛ ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم)؛ در این هنگام، همگى مایوس شدند؛ (و درهاى امید به روى آنها بسته شد).
فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
﴿45﴾
و (به این ترتیب،) دنباله (زندگى) جمعیتى که ستم کرده بودند، قطع شد. و ستایش مخصوص خداوند، پروردگار جهانیان است.
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَارَكُمْ وَخَتَمَ عَلَى قُلُوبِكُم مَّنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللّهِ يَأْتِيكُم بِهِ انظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ
﴿46﴾
بگو: «به من خبر دهید اگر خداوند، گوش و چشمهایتان را بگیرد، و بر دلهاى شما مهر نهد (که چیزى را نفهمید)، چه کسى جز خداست که آنها را به شما بدهد؟!» ببین چگونه آیات را به گونههاى مختلف براى آنها شرح مىدهیم، سپس آنها روى مىگردانند!
قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ
﴿47﴾
بگو: «به من خبر دهید اگر عذاب خدا بطور ناگهانى (و پنهانى) یا آشکارا به سراغ شما بیاید، آیا جز جمعیت ستمکار هلاک مىشوند؟!»
وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ
﴿48﴾
ما پیامبران را، جز (به عنوان) بشارت دهنده و بیم دهنده، نمىفرستیم؛ آنها که ایمان بیاورند و (خویشتن را) اصلاح کنند، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگین مىشوند.
وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ
﴿49﴾
و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، عذاب (پروردگار) بخاطر نافرمانیها به آنان مىرسد.
قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ
﴿50﴾
بگو: «من نمىگویم خزاین خدا نزد من است؛ و من، (جز آنچه خدا به من بیاموزد،) از غیب آگاه نیستم! و به شما نمىگویم من فرشتهام؛ تنها از آنچه به من وحى مىشود پیروى مىکنم.» بگو: سخللّهآیا نابینا و بینا مساویند؟! پس چرا نمىاندیشید؟!»
وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
﴿51﴾
و به وسیله آن (قرآن)، کسانى را که از روز حشر و رستاخیز مىترسند، بیم ده! (روزى که در آن،) یاور و سرپرست و شفاعتکنندهاى جز او ( خدا) ندارند؛ شاید پرهیزگارى پیشه کنند!
وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِم مِّن شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ
﴿52﴾
و کسانى را که صبح و شام خدا را مىخوانند، و جز ذات پاک او نظرى ندارند، از خود دور مکن! نه چیزى از حساب آنها بر توست، و نه چیزى از حساب تو بر آنها! اگر آنها را طرد کنى، از ستمگران خواهى بود!
وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لِّيَقُولواْ أَهَؤُلاء مَنَّ اللّهُ عَلَيْهِم مِّن بَيْنِنَا أَلَيْسَ اللّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ
﴿53﴾
و این چنین بعضى از آنها را با بعض دیگر آزمودیم (توانگران را بوسیله فقیران)؛ تا بگویند: سخللّهآیا اینها هستند که خداوند از میان ما (برگزیده، و) بر آنها منت گذارده (و نعمت ایمان بخشیده است؟!» آیا خداوند، شاکران را بهتر نمىشناسد؟!
وَإِذَا جَاءكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
﴿54﴾
هرگاه کسانى که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند، به آنها بگو: «سلام بر شما پروردگارتان، رحمت را بر خود فرض کرده؛ هر کس از شما کار بدى از روى نادانى کند، سپس توبه و اصلاح (و جبران) نماید، (مشمول رحمت خدا مىشود چرا که) او آمرزنده مهربان است.»
وَكَذَلِكَ نفَصِّلُ الآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ
﴿55﴾
و این چنین آیات را برمیشمریم، (تا حقیقت بر شما روشن شود،) و راه گناهکاران آشکار گردد.
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ قُل لاَّ أَتَّبِعُ أَهْوَاءكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ
﴿56﴾
بگو: «من از پرستش کسانى که غیر از خدا مىخوانید، نهى شدهام!» بگو: «من از هوى و هوسهاى شما، پیروى نمىکنم؛ اگر چنین کنم، گمراه شدهام؛ و از هدایتیافتگان نخواهم بود! سذللّه
قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ مَا عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ
﴿57﴾
بگو: «من دلیل روشنى از پروردگارم دارم؛ و شما آن را تکذیب کردهاید! آنچه شما در باره آن (از نزول عذاب الهى) عجله دارید، به دست من نیست !حکم و فرمان، تنها از آن خداست! حق را از باطل جدا مىکند، و او بهترین جداکننده (حق از باطل) است.»
قُل لَّوْ أَنَّ عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الأَمْرُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ
﴿58﴾
بگو: «اگر آنچه درباره آن عجله دارید نزد من بود، (و به درخواست شما ترتیباثر مىدادم، عذاب الهى بر شما نازل مىگشت؛) و کار میان من و شما پایان گرفته بود؛ ولى خداوند ظالمان را بهتر مىشناسد (و بموقع مجازات مىکند.)»
وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ
﴿59﴾
کلیدهاى غیب، تنها نزد اوست؛ و جز او، کسى آنها را نمىداند. او آنچه را در خشکى و دریاست مىداند؛ هیچ برگى (از درختى) نمىافتد، مگر اینکه از آن آگاه است؛ و نه هیچ دانهاى در تاریکیهاى زمین، و نه هیچ تر و خشکى وجود دارد، جز اینکه در کتابى آشکار ( در کتاب علم خدا) ثبت است.
وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُم بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَى أَجَلٌ مُّسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
﴿60﴾
او کسى است که (روح) شما را در شب (به هنگام خواب) مىگیرد؛ و از آنچه در روز کردهاید، با خبر است؛ سپس در روز شما را (از خواب) برمىانگیزد؛ و (این وضع همچنان ادامه مىیابد) تا سرآمد معینى فرا رسد؛ سپس بازگشت شما به سوى اوست؛ و سپس شما را از آنچه عمل مىکردید، با خبر مىسازد.
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُم حَفَظَةً حَتَّىَ إِذَا جَاء أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لاَ يُفَرِّطُونَ
﴿61﴾
او بر بندگان خود تسلط کامل دارد؛ و مراقبانى بر شما مىگمارد؛ تا زمانى که یکى از شما را مرگ فرا رسد؛ (در این موقع،) فرستادگان ما جان او را مىگیرند؛ و آنها (در نگاهدارى حساب عمر و اعمال بندگان،) کوتاهى نمىکنند.
ثُمَّ رُدُّواْ إِلَى اللّهِ مَوْلاَهُمُ الْحَقِّ أَلاَ لَهُ الْحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ
﴿62﴾
سپس (تمام بندگان) به سوى خدا، که مولاى حقیقى آنهاست، بازمىگردند. بدانید که حکم و داورى، مخصوص اوست؛ و او، سریعترین حسابگران است!
قُلْ مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَخُفْيَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ
﴿63﴾
بگو: «چه کسى شما را از تاریکیهاى خشکى و دریا رهایى مىبخشد؟ در حالى که او را با حالت تضرع (و آشکارا) و در پنهانى مىخوانید؛ (و مىگویید:) اگر از این (خطرات و ظلمتها) ما را رهایى مىبخشد، از شکرگزاران خواهیم بود.»
قُلِ اللّهُ يُنَجِّيكُم مِّنْهَا وَمِن كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشْرِكُونَ
﴿64﴾
بگو: «خداوند شما را از اینها، و از هر مشکل و ناراحتى، نجات مىدهد؛ باز هم شما براى او شریک قرار مىدهید! (و راه کفر مىپویید.)»
قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَن يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِكُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَيُذِيقَ بَعْضَكُم بَأْسَ بَعْضٍ انظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ
﴿65﴾
بگو: «او قادر است که از بالا یا از زیر پاى شما، عذابى بر شما بفرستد؛ یا بصورت دستههاى پراکنده شما را با هم بیامیزد؛ و طعم جنگ (و اختلاف) را به هر یک از شما بوسیله دیگرى بچشاند.» ببین چگونه آیات گوناگون را (براى آنها) بازگو مىکنیم! شاید بفهمند (و بازگردند)!
وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ قُل لَّسْتُ عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ
﴿66﴾
قوم و جمعیت تو، آن (آیات الهى) را تکذیب و انکار کردند، در حالى که حق است! (به آنها) بگو: «من مسؤول (ایمانآوردن) شما نیستم! (وظیفه من، تنها ابلاغ رسالت است، نه اجبار شما بر ایمان.)»
لِّكُلِّ نَبَإٍ مُّسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ
﴿67﴾
هر خیرى (که خداوند به شما داده،) سرانجام قرارگاهى دارد، (و در موعد خود انجام میگیرد.) و بزودى خواهید دانست!
وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
﴿68﴾
هرگاه کسانى را دیدى که آیات ما را استهزا مىکنند، از آنها روى بگردان تا به سخن دیگرى بپردازند! و اگر شیطان از یاد تو ببرد، هرگز پس از یادآمدن با این جمعیت ستمگر منشین!
وَمَا عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَلَكِن ذِكْرَى لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
﴿69﴾
و (اگر) افراد با تقوا (براى ارشاد و اندرز با آنها بنشینند)، چیزى از حساب (و گناه) آنها بر ایشان نیست؛ ولى (این کار، باید تنها) براى یادآورى آنها باشد، شاید (بشنوند و) تقوى پیشه کنند!
وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللّهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لاَّ يُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ
﴿70﴾
و رها کن کسانى را که آیین (فطرى) خود را به بازى و سرگرمى گرفتند، و زندگى دنیا، آنها را مغرور ساخته، و با این (قرآن)، به آنها یادآورى نما، تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند! (و در قیامت) جز خدا، نه یاورى دارند، و نه شفاعتکنندهاى! و (چنین کسى) هر گونه عوضى بپردازد، از او پذیرفته نخواهد شد؛ آنها کسانى هستند که گرفتار اعمالى شدهاند که خود انجام دادهاند؛ نوشابهاى از آب سوزان براى آنهاست؛ و عذاب دردناکى بخاطر اینکه کفر مىورزیدند (و آیات الهى را انکار) مىکردند.
قُلْ أَنَدْعُو مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَنفَعُنَا وَلاَ يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَىَ وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ
﴿71﴾
بگو: «آیا غیر از خدا، چیزى را بخوانیم (و عبادت کنیم) که نه سودى به حال مال دارد، نه زیانى؛ و (به این ترتیب،) به عقب برگردیم بعد از آنکه خداوند ما را هدایت کرده است؟! همانند کسى که بر اثر وسوسههاى شیطان، در روى زمین راه را گم کرده، و سرگردان مانده است؛ در حالى که یارانى هم دارد که او را به هدایت دعوت مىکنند (و مىگویند:) به سوى ما بیا!» بگو: «تنها هدایت خداوند، هدایت است؛ و ما دستور دادیم که تسلیم پروردگار عالمیان باشیم.
وَأَنْ أَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِيَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
﴿72﴾
و (نیز به ما فرمان داده شده به) اینکه: نماز را برپا دارید! و از او بپرهیزید! و تنها اوست که به سویش محشور خواهید شد.»
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُن فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّوَرِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ
﴿73﴾
اوست که آسمانها و زمین را بحق آفرید؛ و آن روز که (به هر چیز) مىگوید: «موجود باش!» موجود مىشود؛ سخن او، حق است؛ و در آن روز که در «صور» دمیده مىشود، حکومت مخصوص اوست، از پنهان و آشکار با خبر است، و اوست حکیم و آگاه.
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ
﴿74﴾
(به خاطر بیاورید) هنگامى را که ابراهیم به پدرش ( عمویش) «آزر» گفت: «آیا بتهائى را معبودان خود انتخاب مىکنى؟! من، تو و قوم تو را در گمراهى آشکارى مىبینم.»
وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ
﴿75﴾
و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین (و حکومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهیم نشان دادیم؛ (تا به آن استدلال کند،) و اهل یقین گردد.
فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ
﴿76﴾
هنگامى که (تاریکى) شب او را پوشانید، ستارهاى مشاهده کرد، گفت: «این خداى من است؟ سذللّه اما هنگامى که غروب کرد، گفت: «غروبکنندگان را دوست ندارم !»
فَلَمَّا رَأَى الْقَمَر
نظرات شما عزیزان: