شرح بزرگ بودن خطر زبان و فضيلت خاموشى
بايد دانست كه خطر زبان زياد است و جز با سكوت ، از آن رهايى نيست . از اين رو دين (اسلام ) سكوت را ستوده و به آن تشويق كرده و فرموده است : ((هر كس سكوت كند نجات يابد)).(449)
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نيز فرمود: ((سكوت حكمت است و انجام دهنده آن اندك ))(450) يعنى سكوت حكمت و دورانديشى است .
عبداللّه بن سفيان از پدرش روايت كرده كه گفت : به پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله عرض كردم : ((از اسلام مطلبى را به من خبر بده كه پس از تو از هيچ كس نپرسم ، فرمود: بگو به خدا ايمان آوردم آنگاه پايدارى كن ، عرض كردم : از چه بپرهيزيم ؟ پس با دست مبارك به زبانش اشاره فرمود.))(451)
عقبة بن عامر گويد: ((به پيامبر خدا عرض كردم : رهايى چيست ؟ فرمود: زبانت را نگاه دار، و خانه ات را توسعه بده ، و بر گناهت گريه كن .))(452)
سهل بن سعد ساعدى گفت : پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ((هركس حفظ زبان و فرجش را ضمانت كند، بهشت را برايش ضامن مى شوم .))(453)
و نيز از آن حضرت صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ((هر كس شرّ شكم و فرج و زبانش را نگاه دارد محفوظ است )) (454) به وسيله اين سه شهوت بيشتر مردم هلاك مى شوند از اين رو پس از فراغت از شرح آفت شكمبارگى و همخوابگى به شرح آفت هاى زبان پرداختيم .
از پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله سؤ ال شد: ((بيشترين چيزى كه موجب داخل شدن مردم به بهشت مى شود چيست ؟ فرمود: تقواى الهى و خوشخويى و از آنچه بيشترين مردم را وارد دوزخ مى كند سؤ ال شد، فرمود: دو عضو ميان تهى : دهان و فرج )) (455) و ممكن است مقصود از دهان آفت زبان باشد زيرا دهان جايگاه زبان است و محتمل است مقصود شكم باشد زيرا دهان منفذ آن است .
معاذ گويد: به پيامبر خدا عرض كردم : آيا به گفته هايمان مؤ اخذه مى شويم ؟ فرمود: اى پسر جبل مادرت برايت بگريد، آيا چيزى جز نتايج و كاشته هاى زبان هاى مردم آنان را در آتش مى افكند؟ (456) (پيامبر سخنان انسان را به كاشته اى تشبيه كرده كه با داس درو مى شود و همان طور كه داس تر و خشك و خوب و بد را با هم مى درود انسان پر حرف هر گونه سخنى را مى گويد و خوب و بد را از هم جدا نمى كند، حاشيه سنن .)
عبداللّه ثقفى گويد: ((به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله عرض كردم : از مطلبى برايم سخن بگو كه به آن چنگ در آويزم ، فرمود: بگو: پروردگارم خداست ، آنگاه پايدار بمان ، و گفت : عرض كردم : اى رسول خدا از چه چيز بيشتر بر من مى ترسى ؟ پيامبر زبانش را گرفت سپس فرمود: از اين ))(457)
انس بن مالك گويد: پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ((ايمان بنده اى راست نشود تا دلش راست نشود و دلش راست نشود تا زبانش راست نشود، و كسى كه همسايه اش از شرش در امان نباشد وارد بهشت نمى شود.))(458)
و نيز آن حضرت صلّى اللّه عليه و آله فرمود: و هر كه از سالم ماندن شادمان مى شود، پس همواره ساكت باشد.))(459)
از سعيد بن جبير به صورت مرفوع از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله روايت شده كه فرمود: ((هرگاه آدميزاده به بامداد درآيد تمام اعضايش نيز به بامداد در مى آيد و از زبان مى خواهند كه نسبت به ما از خدا بترس زيرا اگر تو راست باشى ما راستيم و اگر كج باشى كج شويم .))(460)
از ابن مسعود روايت شده كه بر كوه صفا در حال تلبيه (لبيك گفتن ) مى گفت : اين زبان سخن خبر بگو تا غنيمت برى يا سكوت كن تا سالم بمانى پيش از اين كه پشيمان شوى . به او گفتند: اى ابو عبدالرحمان آيا اين سخى است ، كه خود مى گويى يا شنيده اى ؟ گفت : شنيدم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمود: ((بيشترين گناه آدميزاده از زبان اوست .))(461)
ابن عمر گويد: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ((كسى كه زبانش را نگاه دارد خدا عيبش را بپوشاند، و هر كه مالك خشم خود باشد، خدا او را از عذاب خود نگاهدارد، و هر كه از خدا پوزش بخواهد خدا پوزش او را بپذيرد.))(462)
روايت شده كه معاذ بن جبل به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله عرض كرد: مرا سفارش فرما فرمود: خدا را بپرست به طورى كه گويا او را مى بينى ، و خود را در شمار مردگان حساب كن ، و اگر خواهى تو را از چيزى مهم تر از تمام اينها خبر دهم و با دست خود به زبانش اشاره كرد.))(463)
از صفوان بن سليم روايت شده كه گفت : رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ((آيا به شما خبر دهم از آسان ترين عبادت هاى بدن كه سكوت و خوشخويى است .))(464)
ابوهريره گويد: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ((كسى كه به خدا و روز جزا ايمان دارد، بايد سخن خير بگويد يا سكوت كند.))(465)
حسن گفت : براى ما نقل شده كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ((خدا بيامرزد بنده اى را كه سخن خير بگويد و بهره برد يا سكوت كند تا سالم بماند.))(466)
سفيان گويد: به عيسى عليه السّلام گفتند: ما را به كارى راهنمايى كنيد كه با آن داخل بهشت شويم ، فرمود: هرگز حرف نزنيد، گفتند: توان آن را نداريم ، فرمود: پس جز سخن خير نگوييد.
سليمان بن داوود (ع ) گفت : ((اگر سخن گفتن نقره است ، پس سكوت طلاست .))
از براء بن عازب روايت شده كه گفت : ((عربى بيابانى خدمت رسول خدا آمد و گفت : مرا به كارى راهنمايى كن كه با آن وارد بهشت شوم ، فرمود: گرسنه را غذا و تشنه را آب بده و امر به معروف و نهى از منكر كن ، و اگر نتوانستى زبانت را از سخنى كه خير نيست نگاه دار.))(467)
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ((زبانت را جز از سخن خير حفظ كن زيرا با اين كار بر شيطان غالب مى شوى .))(468)
و نيز فرمود: ((خدا در كنار زبان هر گوينده اى حاضر است پس لازم است هر كسى در آنچه مى گويد تقوا پيشه كند.))(469)
و نيز فرمود: ((هرگاه مؤ من را بسيار خاموش و سنگين ديديد به او نزديك شويد كه حكمت القا مى كند.))(470)
ابن مسعود گويد: پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ((مردم سه دسته اند غانم ، سالم و شاجب : غانم كسى است كه ياد خدا مى كند؛ سالم كسى است كه ساكت است ؛ شاجب كسى است كه در باطل فرو مى رود.))(471)
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ((زبان مؤ من در پس قلب اوست . هرگاه بخواهد سخنى بگويد در دل مى انديشد، آنگاه با زبان آن را امضاء مى كند، و زبان منافق در پيش دل اوست و هرگاه به چيزى تصميم بگيرد، با زبان امضاء مى كند و در دل به آن نمى انديشد.))(472)
عيسى عليه السّلام فرمود: ((عبادت ده جزء است ، نه جزء در سكوت و يك جزء در فرار از مردم است .))
پيامبر ما صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ((هر كه بسيار سخن گويد اشتباهش بسيار باشد و هر كه بسيار اشتباه كند گناهانش بسيار باشد و هر كه بسيار گناه كند دوزخ برايش سزاوارتر است .))(473)
مى گويم : در كتاب (( مصباح الشريعه )) از مولايمان امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: ((سكوت شعار كسانى است كه از حقايق گذشته آگاهند و قلم درباره آنها خشك مى شود (چيزى به عنوان گناه ثبت مى كند)؛ سكوت ، كليد تمام راحتى هاى دنيا و آخرت است و موجب خشنودى پروردگار و سبك شدن حساب و مصونيت از لغزشها و اشتباهات است ؛ خدا سكوت را پوششى براى نادان و زينتى براى عالم قرار داده است ؛ در سكوت مصونيت از خواهش هاى نفسانى و تمرين نفس و شيرينى عبادت و بر طرف شدن قساوت قلب ، پاكدامنى و مروت و ظرافت وجود دارد؛ بنابراين در زبانت را از آنچه برايت عوض دارد، ببند، بويژه هرگاه براى سخن گفتن در راه خدا و براى خدا شخص لايق و ياورى نيابى . ربيع بن خثيم كاغذى در برابر خود مى نهاد و هرچه سخن مى گفت مى نوشت و شب به محاسبه مى پرداخت و سخنانى را كه به نفع و ضررش بوده بررسى مى كرد، و مى گفت : آه افراد ساكت رها شدند و ما باقى مانديم . يكى از اصحاب پيامبر صلّى اللّه عليه و آله سنگريزه اى در دهانش مى نهاد و هرگاه مى خواست سخنى بگويد كه مى دانست براى خدا و در راه خداست آن را از دهانش بيرون مى آورد، زيرا بيشتر اصحاب پيامبر همانند كسانى كه در آستانه غرق شدن هستند نفس مى كشيدند و همچون بيماران سخن مى گفتند. تنها عامل نابودى مردم سخن گفتن و عامل رهايى آنها سكوت است . پس خوشا به حال كسى كه شناخت سخن درست از نادرست نصيب وى شده باشد و سكوت و فوايد آن را بداند، زيرا اين حالت از اخلاق پيامبران و شعار برگزيدگان است و هركس ارزش سخن را بداند بهتر ملازم سكوت مى شود و هر كه بر نكته هاى سكوت دست يابد و امين گنجينه هاى آن شود سخن گفتن و سكوتش همه عبادت است و از اين عبادتش فقط خداى جبار آگاه مى شود.))(474)
در همان كتاب از حضرت صادق عليه السّلام نيز روايت شده كه فرمود: ((سخن اظهار كردن صفا و تيرگى و دانايى و جهلى است كه در دل وجود دارد. اميرالمؤ منين عليه السّلام فرمود: مرد در زير زبانش پنهان است . بنابراين سخنت را بسنج و آن را بر عقل و معرفت عرضه كن ؛ پس اگر براى خدا و را در راه خداست بر زبان ران ، و اگر جز اين است سكوت به از حرف زدن است و هيچ عبادتى براى اعضاى بدن در پيشگاه خدا كم خرج تر و پر ارج تر از سخنى نيست كه در آن خشنودى خدا باشد و براى خدا و انتشار نعمت هاى خدا در ميان بندگانش انجام شود، مگر نمى بينى كه خداى سبحان ميان خود و پيامبرانش چيزى كه به وسيله آن اسرار علوم پنهان و وحى خود را آشكار سازد جز سخن گفتن قرار نداد همچنين ميان پيامبران و امت ها! بنابراين ثابت شد كه بهترين وسيله و ظريف ترين عبادت سخن گفتن است و همچنين از آفت زبان گناهى سنگين تر و از نظر كيفر در نزد خدا سريع تر و از نظر نكوهش دشوارتر و از لحاظ منفور شدن در نزد مردم مؤ ثرتر وجود ندارد. زبان ترجمان باطن ، و خبرنگار دل است ، و به وسيله آن آنچه در درون آدمى است آشكار مى شود و بر اساس زبان در روز قيامت به اعمال مردم رسيدگى مى شود. سخنى كه براى غير خدا باشد شرابى است كه عقل ها را مدهوش مى كند، و هيچ مجرمى سزاوار نيست در زندان بسيار بماند، جز زبان ، يكى از حكيمان گويد: زبانت را از سخن زشت حفظ كن و اگر بتوانى در گفتن سخن خوب سكوت نكن . امّا وقار و آرامش براى صاحبانش صورتى زيبا و والا از سوى خداى سبحان است و آنان امين رازهاى خدا در روى زمين هستند.))(475)
فصل : سخنان بزرگان
ابوحامد گويد: امّا آثار و گفتار بزرگان طاووس گويد: زبانم درنده اى است ، اگر رهايش سازم مرا مى خورد.
وهب بن منبه گويد: ((در حكمت آل داوود است : بر خردمند لازم است كه آگاه به زبان خود باشد و زبانش را حفظ كند و به كار خود روى بياورد.))(476)
حسن گويد: كسى كه زبانش را حفظ نكند دينش محفوظ نماند.
اوزاعى گويد: عمر بن عبدالعزيز به ما نوشت : امّا بعد كسى كه بسيار به ياد مرگ باشد از دنيا به كم خشنود مى شود، و هر كس سخن خود را جزء اعمالش بشمارد، سخنش در آنچه به او مربوط نيست كم مى شود.
يكى از بزرگان گويد: سكوت براى انسان دو نتيجه به همراه مى آورد: سلامتى در دينش و درك رفيقش .
محمّد بن واسع به مالك بن دينار گفت : اى ابويحيى نگاه داشتن زبان براى مردم از نگاه داشتن طلا و نقره دشوارتر است .
يونس بن عبيد گويد: هيچ كس نيست كه زبانش به قلبش مرتبط باشد، مگر اين كه خوبى و صلاح آن را در ديگر اعمالش ديدم .
حسن گويد: در نزد معاويه مردم سخن مى گفتند و احنف خاموش بود. گفتند: تو را چه شده اى ابوبحر كه سخن نمى گويى ؟ گفت : اگر دروغ نگويم از خدا مى ترسم و اگر راست بگويم از شما ترسانم .
ابوبكر بن عيّاش گويد: چهار تن از شاهان بر نكوهش سخن گوى گرد آمدند. شاه هندوستان ، شاه چين و كسرى (شاه ايران ) و قيصر (شاه روم ) يكى از آنان گفت : من بر آنچه گفته ام پشيمانم و بر آنچه نگفته ام پشيمان نيستم . ديگرى گفت : من هرگاه سخنى بگويم سخن بر من مسلط است نه من بر او هرگاه سخنى نگويم من بر سخن مسلطم . سومى گفت : از كسى كه سخن مى گويد در شگفتم اگر سخنش به او برگردد به او زيان رساند و اگر بر نگردد به او بهره اى نرساند. چهارمى گفت : من بر رد آنچه نگفته ام تواناترم تا بر رد آنچه گفته ام .
گويند: منصور بن معتز چهل سال پس از عشاى آخر سخن نگفت .
گويند: ربيع بن خيثم بيست سال سخنى نگفت و هرگاه صبح مى شد دوات و كاغذ و قلمى در جلو خود مى نهاد و تمام سخنانش را مى نوشت . آنگاه شبانگاه اعمال خود را محاسبه مى كرد.
فصل : علت برترى سكوت چيست ؟
اگر بگويى : علت اين همه فضيلت براى سكوت چيست ، بايد بدانى كه علتش آفت هاى زياد زبان است كه عبارتند از: اشتباه ، دروغ ، سخن چينى ، غيبت ، ريا، دورويى ، دشنام ، مجادله ، خودستايى ، دشمنى ، زياده گويى ، فرو رفتن در باطل ، تحريف ، فزونى و كاستى ، مردم آزارى و پرده درى . اين است آفت هاى بسيارى كه به زبان مربوط مى شود و بر زبان سنگين نيست و در دل نيز شيرين است و عواملى چون طبيعت انسان و شيطان آدمى را بر انجام آنها تحريم مى كنند. بنابراين كسى كه در آن آفات فرو رود كمتر مى تواند بر زبانش افسار بزند و در هر جا واجب است رهايش كند و هر جا واجب نيست او را باز دارد؛ زيرا چنان كه شرح آن خواهد آمد اين كار از علوم دشوار است . و فرو رفتن در سخن خطر و در سكوت سلامتى است ؛ از اين رو فضيلت سكوت بسيار است با توجه به اين كه بايد همت فراهم آيد و وقار دوام يابد و براى انديشه و عبادت و ياد خدا و ايمنى از پيامدهاى سخن گفتن در دنيا و حساب آن در آخرت كوشش شود. خداى متعال مى فرمايد: (( يا يلفظ من قول الا لديه درقيب عتند. )) (477) و اين كه سخن چهار قسم است تو را به فضيلت مداومت بر سكوت راهنمايى مى كند. يك نوع سخن ضرر خالص است و نوعى بهره خالص است و نوعى هم ضرر دارد و هم بهره و نوع ديگرى است كه نه ضرر دارد و نه بهره . امّا آن نوعى كه فقط ضرر دارد بايد در آن سكوت كرد و نيز از سخنى كه ضرر و بهره دارد و ضررش با بهره برابر نيست بايد پرهيز كرد، امّا سخنى كه نه فايده دارد نه ضرر زايد است و سرگرم شدن به آن هدر دادن وقت است و عين ضرر است . بنابراين فقط نوع چهارم كه سودمند است باقى مى ماند و در اين نوع سخن نيز خطر هست ، زيرا با سخنى كه آلوده به گناه است چون ريا، سازشكارى ، غيبت ، خودستايى و سخن زايد به گونه اى آميخته مى شود كه درك آن مشكل است . بنابراين انسان در اين نوع سخن نيز از خطر مصون نيست . هر كس آفت هاى دقيق زبان را بشناسد بر اساس آنچه ياد خواهيم كرد بيقين بداند كه آنچه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود. جدا كننده حق از باطل است و آن جا كه فرمود: ((هر كس سكوت كرد نجات يافت ))، (478) به خدا گوهرهاى حكمت و سخنان جامع را در اختيارمان قرار داده است و تك تك سخنان آن حضرت دريايى از معانى است كه جز علماى ويژه آن را نمى شناسند و در آفاتى كه بزودى ياد خواهيم كرد و دشوارى پرهيز از آنها، مطلبى است كه به خواست خدا حقيقت آن را به شما مى شناساند. اينك آفات زبان را بر مى شماريم و از سبك ترين آنها آغاز كرده و اندك اندك كه به سوى سخت ترين آنها مى رسيم و سخن از غيبت و سخن چينى و دروغ را در آخر خواهيم آورد، زيرا مطالعه در آنها طولانى تر است و بيست آفت است .
نظرات شما عزیزان: