دوباره با صدای تو به عمق راز می روم
به منتهای عاشقی به صد نیاز می روم
نگاه مهربان تو مرا به خلسه می برد
ز هیبت شکوه توست که سر فراز می روم
تو ای همه امید من چگونه خنده می کنی
که محفل شبانه را بدون ساز می روم
من آن شقایقم که با خیلی روی ناز تو
میان دشت خاطره به روی باز می روم
دمیده روح زندگی به آسمان دیده ام
ز گرمی وجود تو پی گداز می روم
صدا بزن مرا ببر به عمق بی کرانه ها
دوباره با صدای تو به عمق راز می روم
نظرات شما عزیزان: