تاريخچه مختصر 2
عرفای قرن چهارم :
الف . ابوبكر شبلی . شاگرد و مريد جنيد بغدادی بوده و حلاج را نيز درك
كرده و از مشاهير عرفا است . اصلا خراسانی است . در كتاب روضات
الجنات و ساير كتب تراجم ، اشعار و كلمات عارفانه زيادی از او نقل شده
است . خواجه عبدالله انصاری گفته است : اول كسی كه به رمز سخن گفت
ذوالنون مصری بود ، جنيد كه آمد اين علم را مرتب ساخت و بسط دارد و
كتابها در اين علم تأليف كرد ، و چون نوبت به شبلی رسيد اين علم را به
بالای منابر برد . شبلی در بين سالهای 334 - 344 در87 سالگی درگذشته است.
ب . ابوعلی رودباری . نسب به انوشيروان میبرد و ساسانی نژاد است .
مريد جنيد بوده وفقه را از ابوالعباس بن شريح و ادبيات را از
ثعلب آموخت . او را جامع شريعت و طريقت و حقيقت خواندهاند . در سال
322 درگذ شته است .
ج . ابونصر سراج طوسی صاحب كتاب معروف " اللمع " كه از متون اصيل
و قديم و معتبر عرفان و تصوف است . در سال 378 در طوس درگذشته است .
بسياری از مشايخ طريقت ، شاگرد بلا واسطه يا مع الواسطه او بودهاند .
بعضی مدعی هستند كه مقبرهای كه در پائين خيابان مشهد به نام قبر پير پالان
دوز معروف است مقبره همين ابونصر سراج است ( 1 ) .
د . ابوالفضل سرخسی . اين مرد اهل خراسان و شاگرد و مريد ابونصر سراج و
استاد ابوسعيد ابوالخير عارف بسيار معروف بوده است . در سال 400 هجری
درگذشته است .
ه . ابوعبدالله رودباری . اين مرد خواهر زاده ابوعلی رودباری است و از
عرفای شام و سوريه به شمار میرود . در سال 369 درگذشته است .
و . ابوطالب مكی . شهرت بيشتر اين مرد به واسطه كتابی است كه در
عرفان و تصوف تأليف كرده است به نام " قوش القلوب " . اين كتاب
چاپ شده و از متون اصيل و قديم عرفان و تصوف است . ابوطالب اصلا از
بلاد جبل ايران است و در اثر اينكه سالها در مكه مجاور بوده به عنوان مكی
معروف شده است . وی در سال 385 يا 386 درگذشته است .
پاورقی :
. 1 " سراج " = زين ساز . كم كم اين كلمه به پالان دوز تغيير شكل داده
است .
عرفای قرن پنجم :
الف . شيخ ابوالحسن خرقانی . يكی از معروفترين عرفا است . عرفا
داستانهايی شگفت به او نسبت میدهند . از جمله مدعی هستند كه برسر قبر
بايزيد بسطامی میرفته و با روح او تماس میگرفته و مشكلات خويش را حل
میكرده است . مولوی میگويد :
بوالحسن بعد از وفات بايزيد |
از پس آن سالها آمد پديد |
گاه و بيگه نيز رفتی بیفتور |
بر سر گورش نشستی با حضور |
تا مثال شيخ پيشش آمدی |
تا كه میگفتی شكالش حل شدی |
مولوی در مثنوی زياد از او ياد كرده است و مینمايد كه ارادت و افری
به او داشته است . میگويند با ابوعلی سينا فيلسوف معروف و ابوسعيد
ابوالخير عارف معروف ملاقات داشته است . وی در سال 425 درگذشته است .
ب . ابوسعيد ابوالخير نيشابوری . از مشهورترين و با حال ترين عرفا
است . رباعيهای نغز دارد . از وی پرسيدند : تصوف چيست ؟ گفت : ة
تصوف آن است كه آنچه در سرداری بنهی و آنچه در دست داری بدهی و از
آنچه برتو آيد بجهی " . با ابوعلی سينا ملاقات داشته است . روزی بوعلی
در مجلس وعظ ابوسعيد شركت كرد . ابوسعيد درباره ضرورت عمل و آثار
طاعت و معصيت سخن میگفت . بوعلی اين رباعی را به عنوان اينكه ما
تكيه بر رحمت حق داريم نه بر عمل خويشتن ، انشاء كرد :
مائيم به عفو تو تولا كرده |
وز طاعت و معصيت تبرا كرده |
آنجا كه عنايت تو باشد ، باشد |
ناكرده چو كرده ، كرده چون ناكرده |
ابوسعيد ، فی الفور گفت :
ای نيك نكرده و بديها كرده |
و انگه به خلاص خود تمنا كرده |
بر عفو مكن تكيه كه هرگز نبود |
ناكرده چو كرده ، كرده چون ناكرده (1) |
اين رباعی نيز از ابوسعيد است :
فردا كه زوال شش جهت خواهد بود |
قدر تو به قدر معرفت خواهد بود |
در حسن صفت كوش كه در روز جزا |
حشر توبه صورت صفت خواهد بود |
ابوسعيد در سال 440 هجری درگذشته است .
ج . ابوعلی دقاق نيشابوری . جامع شريعت و طريقت به شمار میرود . واعظ
و مفسر قرآن بود . از بس در مناجاتها میگريسته او را " شيخ نوحه گر ة
لقب دادهاند . در سال 405 يا 412 درگذشته است .
ه . ابوالحسن علی بن عثمان هجويری غزنوی صاحب كتاب
پاورقی :
. 1 نامه دانشوران ، ذيل احوال بوعلی سينا .
" كشف المحجوب " كه از كتب مشهور اين فرقه است و اخيرا چاپ شده
است . در سال 470 درگذشته است .
و . خواجه عبدالله انصاری . عرب نژاد و از اولاد ابوايوب انصاری صحابی
بزرگوار معروف است . خواجه عبدالله يكی از معروفترين و متعبدترين عرفا
است . كلمات قصار و مناجاتها و همچنين رباعيات نغز و با حالی دارد ،
شهرتش بيشتر به واسطه همانها است .
از كلمات او است : " در طفلی پستی ، در جوانی مستی ، در پيری سستی ،
پس كی خدا پرستی ؟ " و هم از كلمات او است : " بدی را بدی كردن
سگساری است ، نيكی را نيكی كردن خرخاری است ، بدی را نيكی كردن كار
خواجه عبدالله انصاری است " .
اين رباعی نيز از اوست :
عيب است بزرگ بركشيدن خود را |
از جمله خلق برگزيدن خود را |
از مردمك ديده ببايد آموخت |
ديدن همه كس را ونديدن خود را |
خواجه عبدالله در هرات متولد و در همانجا در سال 481 درگذشته و دفن
شده است و از اين جهت به " پير هرات " معروف است .
خواجه عبدالله كتب زياد تأليف كرده . معروفترين آنها كه از كتب درسی
سير و سلوك است و از پختهترين كتب عرفان است كتاب " منازل السائرين
" است . براين كتاب شرحهای زياد نوشته شده است .
ز . امام ابوحامد محمد غزالی طوسی . از معروفترين علمای اسلام است .
شهرتش شرق و غرب را گرفته است . جامع معقول و منقول بود . رئيس جامع
نظاميه بغداد شد و عاليترين پست روحانی زمان خويش را حيازت كرد . اما
احساس كرد نه آن معلومات و نه آن مناصب روحش را اشباع نمیكند . از
مردم مخفی شد و به تهذيب و تصفيه نفس مشغول شد . ده سال در بيت
المقدس دور از چشم آشنايان به خود پرداخت . در همان وقت به عرفان و
تصوف گرائيد و ديگر تا آخر عمر زير بار منصب و پست نرفت . كتاب
معروف " احياء علوم الدين " را بعد از دوره رياضت تأليف كرده و در
سال 505 در طوس كه وطن اصليش بود درگذشت .
عرفای قرن ششم :
الف . عين القضاش همدانی . از پرشورترين عرفا است . مريد احمد غزالی
برادر كوچكتر محمد غزالی كه او نيز از عرفا است بوده است . كتب زياد
تأليف كرد . اشعار آبداری دارد كه خالی از شطحيات نيست . بالاخره
تكفيرش كردند و كشتند و جسدش را سوختند و خاكسترش را بر باد دادند .
در حدود سالهای 525 - 533 كشته شد .
ب . سنائی غزنوی شاعر معروف . اشعار او از عرفانی عميق برخوردار است
. مولوی در مثنوی گفتههای او را طرح و شرح میكند . در نيمه اول قرن ششم
در گذشته است .
ج . احمد جامی معروف به ژنده پيل . از مشاهير عرفا و متصوفه
است . قبرش در تربت جام نزديك سر حد ايران و افغانستان معروف است .
از اشعار او در باب خوف و رجاء اين دو بيتی است :
غره مشو كه مركب مردان مرد را |
در سنگلاخ باديه پی ها بريدهاند |
نوميد هم مباش كه رندان جرعه نوش ناگه به يك ترانه به منزل
رسيدهاند
و هم او در رعايت اعتدال در امر انفاق و امساك گفته است :
چون تيشه مباش و جمله بر خود متراش چون رنده زكار خويش بیبهره
مباش
تعليم زاره گير در كار معاش |
چيزی سوی خود میكش و چيزی میپاش |
احمد جامی در حدود سال 536 درگذشته است .
د . عبدالقادر گيلانی . تولدش در شمال ايران بوده و در بغداد نشو و نما
يافته است و در همانجا دفن شده است . بعضی او را اهل " جبل " بغداد
دانستهاند نه اهل " جيلان " ( گيلان ) . از شخصيتهای جنجالی جهان اسلام
است . سلسله قادريه از سلاسل صوفيه منسوب به او است . قبرش در بغداد
معروف و مشهور است . او از كسانی است كه دعاوی و بلند پروازيهای زياد
از او نقل شده است . وی از سادات حسنی است . در سال 560 يا 561
درگذشته است .
ه . شيخ روزبهان بقلی شيرازی كه به " شيخ شطاح " معروف است زيرا
شطحيات زياد میگفته است . اخيرا بعضی كتب او وسيله
مستشرقين چاپ و منتشر شده است . اين مرد در سال 606 درگذشته است .
عرفای قرن هفتم
اين قرن عرفای بسيار بلند قدری پرورانده است . ما عدهای از آنها را به
ترتيب تاريخ و فاتشان نام میبريم .
الف . شيخ نجم الدين كبرای خوارزمی . از مشاهير و اكابر عرفاست .
بسياری از سلاسل به او منتهی میشود . وی شاگرد و مريد و داماد شيخ روزبهان
بقلی شيرازی بوده است . شاگردان و دست پروردگان زيادی داشته است . از
آن جمله است " بهاءالدين ولد " پدر مولانا مولوی رومی . در خوارزم
میزيست . زمانش مقارن است با حمله مغول . هنگامی كه مغول میخواست
حمله كند ، برای نجم الدين كبرا پيام فرستادند كه شما و كسانتان میتوانيد
از شهر خارج شويد و خود را نجات دهيد . نجمالدين پاسخ داد : من در روز
راحت در كنار اين مردم بودهام ، امروز كه روز سختی آنها است از آنها
جدا نمیشوم . خود مردانه سلاح پوشيده و همراه مردم جنگيد تا شهيد شد . اين
حادثه در سال 616 واقع شده است .
ب . شيخ فريدالدين عطار . از اكابر درجه اول عرفا است . در نثر و نظم
تأليف دارد . " تذكرش الاولياء " او كه در شرح حال عرفا و متصوفه است
و از امام صادق عليهالسلام آغاز میكند و به امام باقر عليهالسلام ختم
مینمايد از جمله ماخذ و مدارك محسوب میشود و شرقشناسان اهميت فراوان
به آن میدهند . همچنين كتاب
" منطق الطير " او يك شاهكار عرفانی است .
مولوی درباره او و سنائی گفته است :
عطار روح بود و سنائی دو چشم او |
ما از پی سنائی و عطار میرويم |
و هم او گفته است :
هفت شهر عشق را عطار گشت |
ما هنوز اندر خم يك كوچهايم |
مقصود مولوی از هفت شهر عشق هفت ودايی است كه خود عطار در " منطق
الطير " شرح داده است .
محمود شبستری در گلشن راز میگويد :
مرا از شاعری خود عار نايد |
كه در صد قرن چون عطار نايد |
عطار شاگرد و مريد شيخ مجدالدين بغدادی از مريدان و شاگردان شيخ نجم
الدين كبرا بوده است . و همچنين صحبت قطب الدين حيدر را كه او نيز از
مشايخ اين عصر است و در تربت حيدريه مدفون است و انتساب آن شهر به او
است نيز درك كرده است .
عطار مقارن فتنه مغول درگذشت و به قولی به دست مغولان در حدود سالهای
626 - 628 كشته شد .
ج . شيخ شهاب الدين سهروردی زنجانی صاحب كتاب معروف " عوارف
المعارف " كه از متون خوب عرفان و تصوف است . نسب به ابوبكر
میرساند . گويند هر سال كه به زيارت مكه و مدينه میرفت . با عبدالقادر
گيلانی ملاقات و مصاحبت داشته است .
شيخ سعدی شيرازی و كمال الدين اسماعيل اصفهانی شاعر معروف از مريدان
او بودهاند . سعدی در مورد او میگويد :
مرا شيخ دانای مرشد شهاب |
دو اندرز فرمود بر روی آب |
يكی اينكه در نفس خودبين مباش |
دگر آنكه در جمع بدبين مباش |
اين سهروردی غير از شيخ شهاب الدين سهروردی فيلسوف مقتول معروف به
شيخ اشراق است كه در حدود سالهای 581 - 590 در حلب به قتل رسيد .
سهروردی عارف در حدود سال 632 درگذشته است .
د . ابن الفارض مصری . از عرفای طراز اول محسوب است . اشعار عربی
عرفانی در نهايت اوج و كمال ظرافت دارد . ديوانش مكرر چاپ شده و فضلا
به شرحش پرداختهاند . يكی از كسانی كه ديوان او را شرح كرده ة
عبدالرحمن جامی " عارف معروف قرن نهم است .
اشعار عرفانی او در عربی با اشعار عرفانی حافظ در زبان فارسی قابل
مقايسه است . محی الدين عربی به او گفت خودت شرحی بر اشعارت بنويس ،
او گفت كتاب " فتوحات مكيه " شما شرح اين اشعار است .
ابن فارض از افرادی است كه احوالی غير عادی داشته ، غالبا در حال
جذبه بوده است و بسياری از اشعار خود را در همان حال سروده است . ابن
الفارض در سال 632 درگذشته است .